يه مرد سفيد پوست و لاغر از خواب بيدار ميشه و توي سلولش مشت زني ميکنه | مقعد
يه دختر جوان و لاغر بدون مو توي قفس زنداني شده تنها تسليش ضربه هاي ريتمي از کير بلند و قطع نشده اش بدن عضلانی اش از عرق می درخشد و به حرف های کثیف و اوج انفرادی اش می پردازد.